سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فاتولز – جدیدترین ابزار رایگان وبمستر

.از ترس ها و بی رمقی ها.

من از آنچه در غیابم رخ میدهد میترسم، من از دهان های گشوده میترسم و میدانم کلامِ مکتوب ناجی مان نخواهد بود وقتی همه آنچه دیگران میدانند به وهم آغشته است و ما این میان تنها موجوداتی نظاره گر و بی رمقیم. دیگر امید به هیچ معجزه نیست. ققنوس هم نیستیم که از آتش کلمات دیگران برخیزیم و از میان آنهمه خاکستر سر بلند کنیم، بی‌ آنکه تن و جانمان شکل عوض کرده و به کلی به شمایلی دیگر بدل شده باشد. عزیزم آن کلمه که من نوشته ام، همین کلمه که تو خوانده ای، و تمامِ آن ماجرا که پیشتر نوشته شده، همگی دیگر از دستانِ راوی [که منم] گریخته و رفته اند، و حالا فقط دهان ها مانده اند، دهان های گشوده ای که پراکنده گویی میکنند و بعد به بسترهاشان برمیگردند. برمیگردند به همان بسترهای بیخبری، و نمیدانند که ما را همان اصواتی که از حلقشان بیرون ریخته است کشته اند.

+ نازوند بهاری


+ مریم هستم
| کمی درباره من |

در زبان عبری مریـم یعنـی آیینه دریا .

دریا شکل زنیسـت که نگـاهش عمیـق

و هُرم نفس هایش شرجی ست .

مریـم برای من ،

همان آیینه طغیانگری

و آرامش ِ زن شرجی ست .

مصداق سکون و خشم .

ژرفا و سطح .

شفافیت و تیرگی .

تم ِ تمام و کمالی از آبی ها .

مریم ، خاکستری ِ معمولی ِ

دریاییست در هوای ابری .

زیبایی / زیبایی / زیبایی ...

مریم ، نگاهی ست عمیقتر

از چشمان پنجره ی گشوده به دریا .



روزمرگی ها و حس های گهگدارم را

با بلاگم شریـک میشوم .

این سطور

نه آنچنان قابل و شایسته خواندن اند

پس اگـر من را میخوانید ،

تمامـا از نگاه مهربان خودتان است .

ممنون از محبت دلتان :)


MeLoDiC

قالب