نمیخواستم در آغوش بگیرمت
میخواستم آنقدر در من بمانی که پیر شویم
در تنم راه بیوفتی
و عصای کوچکت رگ هایم را سوراخ کند
اکنون اما
گوش سپرده ام به صدای تار سفیذی که
سیاهی موهایم را می شکافد
چگونه از درونم گریختی
چگونه برهنه در تاریکی دویدی
چگونه مرا از تنت تکاندی
+ آیدا عمیدی
+ از کانالی برداشتمش که برای آخرشبهاست. که به هرکسی نمیدهمش. که به هیچکس نمیدهمش :))