اواسطش نوشته بود : «دوباره امیدوارش کرده بودم. اینها پیروزی های کوچکی بود که شادم میکرد.» | و من؟ فکر میکردم تنها چیزی که میتواند خالی مفرط درونم را از یادم ببرد ، همین لبخند نشاندن بر لب مردمان است. همین آرامش را کادوپیچ کردن. همین امید بخشیدن به کسی(به هرکسی). همین اعتماد دوباره در روحی دمیدن. اینها پیروزی های کوچک من است.