سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فاتولز – جدیدترین ابزار رایگان وبمستر

- 236 -

وقتی به عقب بازمی نگرم ، بیشتر روزها غمگین بوده ام . و زندگی یادم نداد که دیگر غمگین نباشم ، تنها یاد گرفته ام فاصله میان اضطراب و خالی بودنم را کم کنم . روزهای کمتری به تپش های قلبم گوش کنم و روزهای بیشتری به این خالی ممتد که در جانم راه افتاده / راه انداخته ام / راه انداخته اند .

و حالا ، بعد از روزهایِ بسیاری ، انرژی و توانش را دارم تا خودم را جمع و جور کنم . یعنی از دیشب شروع کرده ام :) - و دوباره بقول همان وبلاگ-نویس دوست داشتنی : { حالا روی لنج خودم نشستم. یواش پارو میزنم. یواش به اطراف نگاه میکنم و بیشتر زل میزنم به اتفاقات که از روبروم رد میشن. روی لنج کسی نیست. اطرافم کسی نیست. شوقش رو ندارم هم. تشنگی اش رو هم. یکجور وارستگی از قلاب کردن خودم و آدمها به هم اینجا خونه کرده که اثرش بیش از هرچیزی آرامشه. }

- اوضاع را تغییر خواهم داد -


+ مریم هستم
| کمی درباره من |

در زبان عبری مریـم یعنـی آیینه دریا .

دریا شکل زنیسـت که نگـاهش عمیـق

و هُرم نفس هایش شرجی ست .

مریـم برای من ،

همان آیینه طغیانگری

و آرامش ِ زن شرجی ست .

مصداق سکون و خشم .

ژرفا و سطح .

شفافیت و تیرگی .

تم ِ تمام و کمالی از آبی ها .

مریم ، خاکستری ِ معمولی ِ

دریاییست در هوای ابری .

زیبایی / زیبایی / زیبایی ...

مریم ، نگاهی ست عمیقتر

از چشمان پنجره ی گشوده به دریا .



روزمرگی ها و حس های گهگدارم را

با بلاگم شریـک میشوم .

این سطور

نه آنچنان قابل و شایسته خواندن اند

پس اگـر من را میخوانید ،

تمامـا از نگاه مهربان خودتان است .

ممنون از محبت دلتان :)


MeLoDiC

قالب