سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فاتولز – جدیدترین ابزار رایگان وبمستر

- 214 -

نشسته بودم جلوی شوفاژ که قلبم برای بار چندم ناگهان تیر کشید . یادش افتاده بودم . برای بار چندم . امروز اگر بدترین و بهترین روز فروردین 97 ام نبود ، قطعا عجیب ترین ِ آن بود ... حالم خوب نیست . حالم زیاد خوب است . کنار تختش ایستاده بودم ولی حواسم ب او نبود ، حواسم دنبال ِ بچه های تخت های کناری بود که یا بی حرکت روی تخت بودند یا میخندیدند اما نمیفهمیدم چه میگفتند . ناگهان به شانه ام زد ، برگشتم ، بغض داشتم اما گفته بودند احساساتی نشوید ، پایش را به تخت بسته بودند ، دلش میخواست بغلش کنیم . به شانه ام زد و برگشتم . بغلش کردم :") نحیف بود . نحیف ترین موجود زنده ای که بغل گرفته بودم . میخندید و خودش را در بغلم فرو میکرد . دلم ریش تر از تمام روزهای گذشته بود ... 26 فروردین 97 ام را فراموش نمیکنم . گریه های بعد از بهزیستی را فراموش نمیکنم . قلبم ک تیر میکشید و میکشد را فراموش نمیکنم . آغوش موجود نحیفی که تکرار نمیشود را فراموش نمیکنم . نگاه های رو به پایین ِ معصومه که اوتیسم داشت را فراموش نمیکنم . شعری که علی برایمان خواند با آن صلوات بلند اخرش را هم . سلامتی ام را چه؟ فراموش نمیکنم؟ نکرده ام؟ اگر در آغوشم نمیگرفتمش چنین حال متضاد خوشی و ناخوشی را هرگز تجربه نمیکردم . قلبم میتپید - انگار بعد از مدتها . اگر در آغوشم نمیگرفتمش حسرتش را تا گور میبُردم :)
انکار نمیکنم که در بدو ورود ترسیده بودم ، خودم را جمع میکردم ، غمگین بودم و بغض داشتم ، سرمای هوا را هم اضافه کنیم در دل میگفتم بعد از این چند شب ، چنین تجربه ای برای قلبم زیاد است . اما حالا میبینم قلبم زنده شده است . غمی که گرد ِ مُردگی را از دلم زدود … مور مور شدنی که ناشی از درک ِ عمق ِ تلخی هاست . 26 فروردین ِ من حالِ تو چطور است؟ من خوبـم / درواقع زنده ام :) اشک هایم به «هیچ» تکیه نزده و وقتی میبارم ، سبک میشوم - برخلاف روزهای قبل که سبکی در کار نبود .

[ 1397/1/26 - اولین تجربه بهزیستی ام ]


+ مریم هستم
| کمی درباره من |

در زبان عبری مریـم یعنـی آیینه دریا .

دریا شکل زنیسـت که نگـاهش عمیـق

و هُرم نفس هایش شرجی ست .

مریـم برای من ،

همان آیینه طغیانگری

و آرامش ِ زن شرجی ست .

مصداق سکون و خشم .

ژرفا و سطح .

شفافیت و تیرگی .

تم ِ تمام و کمالی از آبی ها .

مریم ، خاکستری ِ معمولی ِ

دریاییست در هوای ابری .

زیبایی / زیبایی / زیبایی ...

مریم ، نگاهی ست عمیقتر

از چشمان پنجره ی گشوده به دریا .



روزمرگی ها و حس های گهگدارم را

با بلاگم شریـک میشوم .

این سطور

نه آنچنان قابل و شایسته خواندن اند

پس اگـر من را میخوانید ،

تمامـا از نگاه مهربان خودتان است .

ممنون از محبت دلتان :)


MeLoDiC

قالب